داستان کوتاه انگیزشی بسیار جالب سالها پیش در لندن در طویله ای سرد و نمناک پسری فقیر زندگی می کرد، کار او روزنامه فروشی بود و باید با فریاد های خود مردم را متوجه روزنامه های خود می کرد تا برای هر روزنامه یک پنی دریافت کند. درصد کمی از این پنی های جمع شده دستمزدش بود. او هفت سال برای یک صحاف و کتاب فروش، شاگردی کرد. در طول این سالها شاگردی، بخشی از دایره الم, ...ادامه مطلب
حرفهایی که درباره غلبه بر ترس به خاطر رسیدن به موفقیت گفته میشوند، اکثراً با نیتهای خوب همراه هستند، ولی ممکن است بیشتر باعث ترس شما شوند. یک نکته مهم وجود دارد. ترس یک عامل محرک است تا از یک مسیر بیرون بروید و حرکت خود را تنظیم کنید، ولی زندگی با یک حالت مداوم از ترس مخرب است. فکر میکنم ترس مثل, ...ادامه مطلب